بچه های دانشگاه غیر انتفاعی زرندیه -
دنيا چيز بدي نيست چيز كمي است....
 
 
چهار شنبه 24 ارديبهشت 1393برچسب:دانشگاه زرندیه, :: 19:39 ::  نويسنده : احمدی*

سلام و خسته نباشید خدمت همه بچه ها.

 

به خدمتتون میرسونم که:

 

روز یکشنبه مورخ :  93/2/28   کلاسهای فوق العاده درس های  

 

" گرافیک آزمایشگاه " و " گرافیک شبکه های محلی " و " مباحث ویژه "

 

(همون کلاس های چهارشنبه)با استاد خانم عبدالهی برگزار میشود.

 

 



یک شنبه 21 ارديبهشت 1393برچسب:استاد سیار,دانشگاه زرندیه, :: 21:37 ::  نويسنده : احمدی*

از رفقا کسایی که درس ذخیره و بازیابی اطلاعات دارن میتونن

 

یه فایل 10 صفحه ای پاورپوینت در مورد هارد دیسک یا

 

نحوه ذخیره اطلاعات روی هارد دیسک و مباحثی از این قبیل

 

به استاد سیار ایمیل کنند و 1 نمره دریافت نمایند.

 

(در ضمن اگه کسی مطالبش بالای 29 صفحه(پاورپوینت) باشه 2 نمره میگیره)

 

 



اگه گفتي اون چيه که هر چي پسرا ميبرن جلوتر ، دخترا بيشتر جيغ مي زنن ؟
.
.
.
.
.
.
.
.
سوسک!

 

 



یارو میره مهمونی ، شب موقع خواب صاحب خونه بهش میگه:


جاتو کجا بندازم تو اتاق نی نی خوبه؟


یارو با خودش فکر میکنه کی حوصله گریه بچه داره.


بعد به صاحب خونه میگه:


نه ممنون همینجا تو حال خوبه!


...


صبح پا میشه بره دستشویی یهو یه دختر خوشگل با لباس خواب میبینه

 

میگه:

 


شما دختر فلانی هستی ؟ اسمتون چیه؟


دختره میگه: نی نی. اسم شما چیه؟


میگه: من ..خرگاو الاغ نفهم بیشور :)))

 

 

 



زن به شوهر : من احمق بودم که باهات ازدواج کردم !

مرد : عزیزم چرا عصبانی می شی ! خب من هم عاشقت بودم اینو نفهمیدم !!!

 

 



میدانی تنهایی کجایش درد دارد !؟


“انکارش” . . .

 

 



تاحالا شده عاشق کسی باشی و نتونی بهش بگی؟؟

 

تا حالا شده عاشق کسی باشی ولی مجبور باشی تظاهر کنی که

 

ازش بدت میاد؟؟؟

 

تا حالا شده بین دو راهی شک و تردید گیر کنی؟؟

 

تا حالا شده تنهایی اینقدر بهت نزدیک باشه که ریشتو قطع کنه

 

اونوقت بی اختیار جلوی مردم بزنی زیر گریه؟؟

 

تا حالا شده محو صورتش بشی و ب گذشته های تاریک و آینده های

 

روشن فکر کنی؟ که حتی یه دوست نداشته باشی که راحت حرفتو

 

بهش بگی بگی من دردم اینه به دادم برس ...

 

تا حالا شده بشینی ب این فکر کنی که الان داره چیکار میکنه؟

 

ی بار یادت میافته ؟؟؟

 

با کیه؟؟؟

 

اصلا کسی رو داره؟؟؟

 

نداره؟؟؟

 

از عشق بویی برده یا نه؟؟؟

 

تا حالا شده از خدا بخوای عشقشو از دلت بندازه بیرون 

 

چون...میدونی هیچ وقت بهش نمیرسی؟؟؟

 

که همش خیال واهیه و تو باید تن ب این تقدیر شوم بدی؟؟؟؟

 

تا حالا شده به خودت الکی امید بدی؟؟؟

 

بگی شاید یه روزی عاشقم شد؟؟؟

 

شاید ....

 

شاید ...

 

شاید ...

 

کاش یه روزی بیاد همه ی این شاید ها تبدیل به باید بشه؟؟؟؟

 

هه...بازم دارم به خودم امید میدم...

 

داد میزنم ....

 

آهای زلیخا ...

 

چیکار کردی که خدا پا در میونی کرد؟؟؟؟

 

پا در میونیشو میخوام ......

 

اگه نشد بیاد منو با خودش ببره .... اون بالا ها.....

 

آروم تو بغلش بخوابم....

 



کشتگاه غريبي ‌ست نفرت مي‌كارند و كينه برداشت مي‌كنند. پاسخ اعتمادت را با خيانت مي‌دهند، در شب مهرباني‌ هايت توطئه مي‌چينند، عاشقانه‌هايت را سلاخي مي‌كنند.
تا تو سكوت كني و در خود ديوانه شوي. تا تو تنها خاموشي خويش را فرياد كني. و فريادت را تنها ديوار روبه‌رويت پاسخ دهد.
شعرهايت را در دادگاه هيچ‌كسان محاكمه مي‌كنند. با سيم‌هاي گيتارت ترانه‌هايت را به دار مي‌كشند. و گيتارت را بر ديوار تاريك سكوت ميخ‌كوب مي‌كنند. تا ديگر فريادت كه هيچ- ناله‌ات را هم هيچ‌كس نشنود. حضور خورشيد وارت، سايه‌اي تنها مي‌شود. در چهارديواري غمگين- تو هراسان از انبوه سايه‌هاي پنهان در پشت ديوار.
از نگاهت مي‌هراسند، كه عصيان دردناك يک نسل است. صدايت را در زندان سينه‌ات حبس مي‌كنند، زيرا شهادت‌نامه‌ي آزادي‌ست.
اما، امروز آمده‌ايم تا همه‌ي نگفته‌هايت را، بغض‌هاي گرفتار در سينه‌ات را، از پشت پنجره كه نه، اين بار از حنجره‌ي خونين نسلی تنها فرياد كنيم.
آري به همه‌ي هيچ‌كسان بگوييد!
آدمك دوباره مي‌خواند.
اما اين بار تنها نيست، اين بار فرياد او فرياد خلقي بت‌شكن است، و ترانه‌اش قصه سرگرداني هزاران آدمك...

 

 

 

 



اولين كسي كه عاشقش ميشي دلتو ميشكونه و ميره . دومين كسي

 

رو كه مياي دوست داشته باشي و از تجربه قبلي استفاده كني دلتو

 

بدتر ميشكنه و ميزاره ميره . بعدش ديگه هيچ چيز واست مهم

 

نيست و از اين به بعد ميشي اون آدمي كه هيچ وقت نبودي .

 

ديگه دوست دارم واست رنگي نداره .. و اگه يه آدم خوب

 

باهات دوست بشه تو دلشو ميشكوني كه انتقام خودتو ازش

 

بگيري و اون ميره با يكي ديگه ......

 

اينطوريه كه دل همه ی آدما ميشکنه....





بابا مجید تو دیگه کی هستی!!!!!



چهار شنبه 1 خرداد 1392برچسب:محمد رضا,دانشگاه زرندیه, :: 14:52 ::  نويسنده : احمدی*



صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 40 صفحه بعد

درباره وبلاگ


قصد ازدواج نداریم :D . . . شعار ما در زندگی پاکی و درست زندگی کردن در یک کلام آدم بودن است. خاک شد هرکه بر این خاک زیست ٬ خاک چه داند که در این خاک کیست سرانجام که باید در خاک رفت ٬ خوشا آنکه پاک آمد و پاک رفت . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . چون من ندار بودم عروسک قصه ام پرید! دارا که باشی سارا با پای خودش می آید...! . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . تاریخ ایجاد وبلاگ:1391/12/9
باز هم یه هنر جدید یه آهنگ جدید از بچه های دانشگاه
به درخواست دوستان 13 آذر تولد khanoom sogand خـــدایـــا ! خودم را دوست دارم آغوشت چه اتفاقی افتاده دو برادر... محرم ماه محرم قيامت بي حسين غوغا ندارد احساس رضایت اسیر تو که باشم....آزادمـــــ واقعا چرا ؟؟؟؟ |: طنز باحال دلنوشته 99 ســــــکوت طنز(6)دانشجــــــــوو خجسته عید سعید غدیر خم مبارک :D چرا دانشگاه ها رو خارج شهر می سازن؟:| ضـــــد حـــــــال درد داره نه ندارم.... با من قدم بزن ب درکــــ